
چکیده
پیشینه و اهداف: بهرغم اهمیت بالای بیمه درمان تکمیلی، یکی از موانع گسترش آن، مشخص نبودن میزان تمایل به پرداخت برای این نوع بیمهنامه است. بیتوجهی به محاسبات بیمهای در قانون و دیدگاههای حمایتی سیاستگذاران در این زمینه، به تعیین حقبیمهها ازسوی مراجع بیمهگر منجر میشود و به همین دلیل ممکن است با هزینههای انجامشده تطابق نداشته باشد. بر این اساس، هدف اصلی در این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت مصرفکنندگان بیمه درمان تکمیلی، و برآورد میزان تمایل به پرداخت آنهاست.
روششناسی: در راستای پاسخگویی به این اهداف از روشهای مطالعه کتابخانهای، پانل خبرگی و روش آزمون انتخاب گسسته در کنار روش تحلیل توأمان استفاده گرفته شد.
یافتهها: براساس نتایج بخش کیفی، هشت ویژگی برای بسته بیمه درمانی در چهار سطح استخراج شد. یافتههای بخش کمّی نیز نشان داد افراد در شهر تهران بیشترین میزان مطلوبیت را از پوشش خدمات بستری به دست میآورند. این مطلوبیت در خدمات بستری بخش خصوصی بیشتر از بخش عمومی است. بهعلاوه پوشش خدمات سرپایی نیز نسبت به سایر ویژگیها وزن بیشتری در ترجیحات افراد دارد. همچنین مطلوبیت و تمایل به پرداخت در مورد پوشش خدمات دندانپزشکی، قابل توجه و در مورد پوشش مراقبتهای طولانیمدت، خدمات پاراکلینیکی و توانبخشی در حد متوسط ارزیابی شد. تجهیزات پزشکی کمترین مطلوبیت را برای افراد ایجاد میکند و وجود این ویژگی در بسته تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی کمترین تأثیر را در تمایل به پرداخت مردم دارد. همچنین حقبیمه تأثیری منفی بر انتخاب بیمه درمان تکمیلی دارد. همچنین، یافتهها نشان داد که ویژگیهای دموگرافیک (زمینهای) و اجتماعی– اقتصادی بیمهشدهها میتواند بر ترجیحات افراد مؤثر باشد.
نتیجهگیری: بیشترین تمایل به پرداخت افراد، برای «خدمات دندانپزشکی» و «ارائه مراقبت در منزل» و «تعدد مراکز درمانی تحت قرارداد» است که باید در تنظیم قراردادها مورد توجه بیمهگران قرار گیرد.