
چكیده
تحولات فناورانه و ظهور ریسکهای نوظهور در دهه اخیر، ساختار سنتی تنظیمگری در صنعت بیمه را با چالشهای بنیادین مواجه کرده است. گسترش فناوریهای نوین ضمن تغییر در الگوهای کسبوکار، مرزهای نظارت و حاکمیت را نیز بازتعریف نمودهاند. از سوی دیگر، بروز ریسکهایی نوظهور تابآوری نهادی را به ضرورتی راهبردی برای نهاد ناظر بیمهای بدل کرده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی افزایش تابآوری نهاد ناظر در مواجهه با ریسکهای نوظهور در صنعت بیمه ایران انجام شده است.
پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است و با رویکرد آمیخته کیفی-کمی انجام شد. در گام نخست، با مرور نظاممند منابع علمی و انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با 14 تن از خبرگان صنعت بیمه، سیاستگذاری و فناوری اطلاعات، ابعاد و مؤلفههای تابآوری شناسایی گردید. در گام دوم، جهت وزندهی و تعیین اولویت مؤلفهها از روش تصمیمگیری چندمعیاره بهترین-بدترین فازی (Fuzzy–BWM) استفاده شد. دادهها با بهرهگیری از پرسشنامه مقایسات زوجی فازی گردآوری و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که تابآوری نهاد ناظر در صنعت بیمه از شش لایه اصلی شامل حکمرانی هوشمند، زیرساخت داده و امنیت نظارتی، همکاری بیننهادی، توانمندسازی سرمایه انسانی، تحول شبکه فروش و پایداری مالی تشکیل میشود. یافتهها حاکی از آن است که مؤلفههای حکمرانی دادهمحور، زیرساخت فناورانه و نوآوریهای تنظیمگرانه بیشترین تأثیر را بر پایداری و چابکی نظارتی دارند. بر این اساس، پیشنهاد میشود ایجاد مرکز داده و امنیت سایبری بیمهای، توسعه تنظیمگری دیجیتال با بهرهگیری از RegTech و هوش مصنوعی، حمایت از نوآوریهای فناورانه در حوزه نظارت، تدوین استانداردهای تابآوری سازمانی و تقویت همکاری میان نهاد ناظر، شرکتهای بیمه و اینشورتکها در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد. مدل نهایی ارائهشده، چارچوبی راهبردی برای حرکت نهاد ناظر به سمت تنظیمگری تابآور، نوآورانه و دادهمحور فراهم میسازد.
واژگان كلیدی:
تابآوری ناظر، تنظیمگری هوشمند، ریسکهای نوظهور، صنعت بیمه، FUZZY–BWM.
دریافت متن کامل مقاله